You are here
امام باقر(ع) به جابر روایت كردند كه: «... چون قیامت شود، جبرئیل ندا میدهد: خدیجه دختر خویلد كجاست؟ مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، ام كلثوم خواهر موسی كجایند؟ آنان از جای بر میخیزند... ای اهل محشر! امروز من كرامت را برای محمد و علی و حسن و حسین و فاطمه(ع) قرار دادم. سرها را پایین بیندازید و چشم ها را فرو ببندید، چون فاطمه میخواهد به بهشت برود. سپس جبرئیل ناقهای بهشتی میآورد و آن حضرت را به بهشت میبرد و لیكن ایشان وقتی نزدیك بهشت میرسد درنگ میكند. خداوند میفرماید: درنگ شما برای چیست؟ فاطمه میگوید: پروردگارا! دوست دارم در چنین روزی مقامم شناخته شود. خداوند میفرماید: ای دختر حبیبم! برگرد و نظر افكن و هركس را كه دوستی تو یا دوستی یكی از فرزندان تو در دلش باشد، او را گرفته و وارد بهشت كن.» در ادامه امام باقر(ع) میفرماید: «به خدا سوگند! ای جابر در آن روز فاطمه شیعیان و دوستانش را همانند پرندهای كه دانه خوب را از دانه بد جدا میكند، از بین جمعیت جدا میكند.»
شهادت این بانوی عزیز، گرامی دختر پیامبر، شایسته همسر امیرالمومنین علی بن ابی طالب، مهربان مادر حضرت امام حسن و حسین(ع) سید جوانان اهل بهشت تسلیت باد.
منبع: بحارالانوار، ج 43، ص 64.