You are here
به یاد همکار مرحوم مان مهران خانبابایی
هر کس یک شبانه روز از بیماری پرستاری کند، خداوند او را با ابراهیم خلیل محشور می کند .
پیامبر اکرم (ص)
تقریباً یکسال پیش بود که با دوستان برای عیادت مهران به خانه شان رفتیم گر چه از لحاظ ظاهری با مهرانی که می شناختیم فاصله ها داشت ولی آرام بر روی مبلی نشسته بود، قدرت تکلم آنچنانی نداشت و قدرت حرکت نیز به مقادیر زیادی از او سلب شده بود.
همسر مهربانش با گشاده رویی از ما پذیرایی کرد وقتی از احوالات مهران پرسیدیم سفره دلش را باز کرد و از درد دلهایش برای ما گفت پرستاری از وی آن گونه که فهمیدم کار بسیار دشواری بود که ایشان با افتخار و سربلندی آغاز و به انجام رساند.
همسر مهران می گفت که پسرشان خیلی کوچک بود که مهران بیمار شد و پسرش هرگز نتوانسته بود که محبت پدری را آنگونه که باید درک و احساس نماید.
دیدار ما دیداری کوتاه ولی پر احساس بود گاهی از دیدن این همه صبر، استغناء و صمیمیت چشمان مان پر از اشک می شد و بغض گلویمان را می فشرد.
مهران چهل روز پیش از میان ما رخت بر بست تا از درد و رنج این دنیای فنا و نابود شونده رها گردد ان شاءالله خداوند درد و بیماری اش را مایه غفران و آمرزش روح آن مرحوم قرار گیرد.
در پایان جا دارد به خانواده آن مرحوم به ویژه همسر فداکارشان که در این آزمون سخت و طاقت فرسا، زینب وار درخشید تسلیت و تعزیت گفت.
برای مهران خانبابایی عزیز آرزوی غفران الهی را داریم.
مجتبی هادیان