You are here
حجّ را واگذاشت تا کعبه ای دیگر بنا سازد؛ همان که دعای عرفه اش را بین راه می خواند. ابراهیمِ کربلا، مُحرِمِ حجّی دیگرگونه است؛ حجّی که از حلقوم اسماعیلش زمزمِ خون می جوشد و سعی صفا و مروه اش، هنگامه های خیمه تا میدان است. عاشورا، عید قربان اوست. عرفه ی او، ناله هایی است که به شوق شهادت، به آسمان پر می کشد. تلبیه، «هل من ناصرٍ ینصرنی» است؛ فریادی برای نجات بشریت از چاه بت ها و بتگرها.
عرفه، یک خیمه مانده به «قتیل العبرات» است. عرفه، ندبه گاهِ «السلام علی الشَّیْبِ الخضیب» است. عرفه، «الرحیل الرحیلِ» کاروان عاشقان است. عرفه، پیوندِ حجّ و عاشورا و ظهور است. عرفه، پایگاه ابراهیم، مناجات خانه ی محمد صلی الله علیه و آله وسلم ، مقتلِ حسین علیه السلام و تجلی گاهِ مهدی(عج) است. عرفه، باورگاهِ «ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة» است. عرفه، خیمه گاه است، علقمه است، قتلگاه است و ... عرفه، نام دیگر کربلاست!
گام به گام با دعای عرفه، به زیارت حسین علیه السلام می رویم دل هامان، خون گریه کرده ی غروبی است که نیزه ها و شمشیرها، مردی از تبار آفتاب را در آغوش گرفته بودند ... و دل هامان، بی قرار دعای عرفه است که پایانی سرخ داشت!
جواد محمد زمانی